یادداشت صد و سی و یک

ساخت وبلاگ

1_چندروزی بود کمد اتاق بچه ها رو اورده بودیم تا اینکه دیروز اول همه لباس ها رو ریختم وسط و مرتب کردم و چیدم تو کشوها و بعد هم کل اسباب بازی ها رو ریختیم وسط تمیزشون کردیم و چیدیم تو کمد.وسط کار به غلط کردن افتادم بس که همه چی قاطی پاتی شده بود.ولی خوب تمیزشد دیگه.فعلا اتاقشون مرتب شده.البته تا چند روز تمیز بمونه معلوم نیست.دوتا عروسک بزرگ داشتن که یادگاری بود ولی خراب شده بود.با نخ و سوزن درستشون کردم.خیلی خوب شدن.اونایی که داغون بودن رو ریختیم دور.یه کار جلو افتادم.برای بقیه قسمتای خونه هم باید همین کارا رو انجام بدیم.


2_چند روز پیش تو یه صحبت تلفنی نتونستم نه بگم به موقع و بخاطر دلم سوزی بی جا دردسری برای خودم درست کردم.وقتی تلفن رو قطع کردم انقد از دست خودم ناراحت بودم که نگو.نمیدونستم به میم بگم یا نه.از غرغرش میترسیدم.حق هم داشت البته.چندروزی استرس این موضوع رو داشتم تا اینکه دیشب یهو تصمیم گرفتم بگم و غراشو به جون بخرم و خودم رو راحت کنم.خوشبختانه چیز خاصی نگفت و فقط گفت نکن عزیز من.اینکارا رو نکن! آخیش راحت شدم.


3_میخواستم از امروزشروع کنم و روزه بگیرم که از جهت کاهش وزن و هم یکی از هزاران(!) روزه قضایی که دارم جبران بشه.ولی بعد یادم اومد که نمیشه فعلا.افتاد برای هفته بعد.الان روزها خیلی کوتاهن و روزه داری راحته و حال معنوی خوبی هم به ادم میده.


4_چرخ خیاطی من از اول ازدواج آکبند مونده تقریبا.چون معمولا اگه کاری داشتم خونه مامانم انجام میدادم و خودمم علاقه ای به خیاطی نداشتم.الان تصمیم گرفتم ببرمش سرویس و ازش استفاده کنم.حداقل کارای کوچیک خودمو خودم انجام بدم.


5_خیلی خیلی دلتنگ یه جایی هستم.نمیدونم میشه یا نه.دیگه تلاشی نمیکنم.فقط منتظرم.

یادداشت هجدهم...
ما را در سایت یادداشت هجدهم دنبال می کنید

برچسب : یادداشت, نویسنده : 2mmnnppe بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت: 2:15