یادداشت صد و بیست و نه

ساخت وبلاگ

از دیشب وقت خواب علایم شون شروع شد.خانوم کوچیک آبریزش و تب و موطلایی خانوم گرفتگی بینی و سرفه.دقیقا باهم ! امروز هم خانوم کوچیک با گریه و نق نوق بیدار شد.تو ذهنم ویروس ها رو تصور میکنم که دارن کرکره رو میدن بالا و میگن بسم الله الرحمن الرحیم، میریم که شروع کنیم اولین سرماخوردگی امسال رو! 

دستشون درد نکنه.فقط اگه دست برقضا مامانشون هم این روزا بی حال و خسته باشه چه باید کرد؟ بعد تصور کنید که بابای بچه ها هم نسبت به مریضی شون خیلی حساسه و من نیستم و کارمون از حالا به بعد شروع شده تازه:-)

پ.ن ١:چند روزه تصمیم گرفتم حرفا و کارای جالبشون رو تو پست های جداگونه ای با عنوان ""خواهرانه ها"" بنویسم که یادم نره.چند تا مورد هم تو ذهنم بود.امروز ولی بیدار که شدم دیدم هیچی یادم نمیاد! می نویسم ولی به زودی.

پ.ن٢:اینجا هوا جوریه که نزدیک ظهر باید کولر روشن کنیم و شبا بخاری رو! فک کنم همین کولر جان کار دستشون داد.

یادداشت هجدهم...
ما را در سایت یادداشت هجدهم دنبال می کنید

برچسب : یادداشت, نویسنده : 2mmnnppe بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 23:01