یادداشت هشتاد

ساخت وبلاگ

1/فردا بعدظهر قرار دورهمی رو گذاشتن دوستان در حالی که برنامه من جور نیست چون همسر سرکاره و مامان و بابا هم نیستن و من نمیدونم با چی برم و بچه ها رو چیکار کنم.با این حال بازم کنسلش نکردم.بعد این همه مدت دلم تنگ شده و دوست دارم همدیگه رو ببینیم

2/حال روحیم بهتره.گاهی خوبم گاهی بد.بچه ها خیلی نقش مهمی دارن.نمیذارن حال بد آدم موندگار بشه و ادامه پیدا کنه.دیروز عصر رفتیم پارک بانوان.وقتی خلوت شد با سه تا از خواهرزاده ها و دخملا کلی تو سرسره های تونلی بازی کردیم.به صورت قطاری و همراه با جیغ.تخلیه انرژی شدیم

3/بعضی وقتا به این فک میکنم کاشکی میشد بریم یه شهر دیگه و دور از خانواده و اشنا و فامیل باشیم.خودمون چهارتایی.اینجور زندگی هم هیجان خاص,خودشو داره و دوست دارم اگه شده یه مدت کوتاهی هم شده تجربش کنم.اینجوری از خیلی چیزا بی خبریم و فارغ از حرفا و مشکلات بقیه زندگیمون رو میکنیم.میدونم که من ادم دور بودن و تنها بودن نیستم و دق میکنم ولی دیگه از گلایه ها و حرف و حدیث ها و مشکلات خانوادگی هم راحت میشیم.

4/چند روزه که سحرخیز شدم.حدود هفت و نیم هشت بیدار میشم و از سکوت صبحگاهی خونه لذت میبرم.واقعا صبح زود بیدار شدن به کار و وقت آدم برکت میده و سرحال میکنه ادم رو.شما هم امتحان کنید.

یادداشت هجدهم...
ما را در سایت یادداشت هجدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mmnnppe بازدید : 25 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 16:49