یادداشت شماره نه

ساخت وبلاگ

١/این روزها بی حوصله و کسلم.میدونم که یه مقداریش به رفتارهای همسر برمیگرده وبهش هم گفتم...

٢/بعضی وبلاگای زن و شوهر ها رو میخونم که همش دارن از هم تعریف میکنن وهمش قربون صدقه.تعجب میکنم.همه تو زندگیشون یه مشکلاتی دارن.شایدم اینا مثبت,نگاه میکنن به,همه,چیز و فقط چیزای خوب,زندگیشون رو مینویسن.شایدم واقعا مشکلی تو زندگیشون ندارن!

٣/ بعضی روزا دخترا بیدارن و وقتی من مشغولم یا حواسم نیست یهو نگاه میکنم میبینم یه گوشه ای افتادن و خیلی معصومانه غرق خوابن!

عاشق این لحظه هام...

۴/امروز تصمیم گرفتم یه غذایی که قبلا بهش فک کرده بودم درست کنم برای نهار.کلی زحمت هم کشیدم ولی بخاطر یک اشتباه در نهایت یه چیز مزخرف شد!

اقای پدر که گرسنه هم بود خیلی, چیزی نخورد.بعدشم با ناراحتی از خونه رفت بیرون... بار اولم نیست.هروقت حالم خوب نباشه اصلا تمرکز نمیکنم رو غذا و چیز جالبی نمیشه در نهایت.دوست دارم یه جوری از دلش در بیارم.

۵/بعد از رفتن اقای پدر کلی اشک ریختم و خالی شدم از بغض.نهار کلا بهانه بود!

۶/بچه ها در این فاصله خونه رو تبدیل به ویرانه کردن و کلی اتیش سوزوندن و منم هیچی بهشون,نگفتم. بعد که اروم شدم با هم همه جا رو تمیز کردیم.

٧/اینجا احساس امنیت نمیکنم و نمیتونم خیلی چیزا رو بگم...با اینکه چیز خاصی نمینویسم ولی اصلا دوست ندارم هیچ اشنایی اینجا رو بخونه. ..شما با این احساستون چیکار میکنید؟

٨/تلفن رو از پریز کشیدم و آیفون رو خاموش کردم.کلاحوصله هیچکس رو ندارم.

٩/از مردایی که به زنشون خیانت میکنن و با وجود داشتن همسر میرن سراغ یکی دیگه متنفرررررررررم و ایضا از خانوم هایی که این رابطه ها رو قبول میکنن...آخه اقای محترم اگه مشکل یا کمبودی داری به زنت بگو صحبت کن همه ی راهها رو برو اگه حل نشد ازش جدا شو بعد برو هرکاری میخوای بکن.اخیرا وبلاگ هایی با این موضوع زیاد شده و من چون با خوندنشون حرص,میخوردم دیگه ازشون پرهیز میکنم...

١٠/دیگه همین...




یادداشت هجدهم...
ما را در سایت یادداشت هجدهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mmnnppe بازدید : 24 تاريخ : شنبه 3 مهر 1395 ساعت: 13:25